قدس آنلاین: با این حال در سوی دیگر از معادله سیاسی یعنی در تهران نگاهها به این رقابت دو نامزد دموکرات و جمهوریخواه آمریکا کاملا متفاوت است. مقامات ایران هر بار که یکی از این دو حرف از توافق و مذاکره زده و وعده حل کردن اختلاف را میدهند تنها یک پاسخ ثابت دارد. اینکه برایش فرقی نمیکند در آمریکا چه کسی به قدرت میرسدو اینکه همه دولتهای دموکرات وجمهوریخواه را در ۴۰ سال گذشته آزموده و اعتمادی به آنها ندارد.
این حرف البته پر بیراه هم نیست و درباره دلایل و منطق آن در ادامه همین گزارش سخن خواهیم گفت. اما ابتدا باید نگاهی دقیقتر به وعده های ترامپ و بایدن و واقعیت ها در مورد ظرفیت و توان آنها در این زمینه انداخت. ترامپ دو سال است که برای توافق با ایران دست و پا میزند. اساسا خروجش از برجام برای این بود که به توافقی جدید با امضای خودش با تهران برسد.
وعده توافق ۴ هفتهای با تهران
این روزها اما با نزدیک شدن به انتخابات و فلش نظر سنجیهایی که به ضرر او نزولی شده و حکایت از عقب ماندنش در رقابت با بایدن دارد، او ولع خاصی به دادن پیشنهاد مذاکره به تهران پیدا کرده است. چند هفته پیش او با زبان تهدید خطاب به مقامات ایران گفت که قبل از انتخابات(آمریکا) با شرایط بهتری میتوانند با او توافق کنند. یعنی اگر او در انتخابات برنده شود توافق ایران و آمریکا با شرایط سخت تری ممکن خواهد بود.
در روزهای اخیر اما لحن او عوض شده و بارها گفته است که اگر دوباره رئیس جمهور شود ظرف چهار هفته با تهران توافق جدید امضا خواهد کرد.
ترامپ در یک کنفرانس خبری بامداد شنبه در واکنش به گزارش دستگاه اطلاعاتی آمریکا که ایران، چین و روسیه را به تلاش برای دخالت در انتخابات آمریکا متهم کرده بود گفت: « ایران دوست دارم من رئیسجمهور نشوم. این را اعلام کنم، اگر من برنده شوم-و زمانی که این اتفاق بیفتد- خیلی سریع با ایران به توافق میرسیم. با کره شمالی خیلی سریع به توافق میرسیم.»
طرح کاهش تحریم ها روی میز ترامپ
حالا خبرهای غیر رسمی حکایت از آن دارد که احتمالا ترامپ پا را فراتر از این هم گذاشته و ممکن برای ترغیب تهران برخی تحریمهای غیر هدفمند علیه ایران را هم موقتا تعلیق کند.
البته ظاهرا این ایدهایست که آمان و انگلیس پیشنهاد دادهاند تا زمینه گفتگوی تهران و واشنگتن را فراهم کنند و به گفته این منبع احتمالا هشت تا ۱۰ روز دیگر ارزیابی واشنگتن در این موضوع به پایان برسد و باید دید نشانههای پالس مثبت به آن از سوی ترامپ هم ارسال خواهد شد یا نه.
بایدن و جا زدن گنجشک بجای قناری
در ضلع دیگر اما بایدن با شعار بازگشت به برجام وارد رقابتهای انتخاباتی شده است. او گفته اگر ایران به بازگشت به تعهداتش تمایل داشته باشد، دولت او هم به برجام باز میگردد.
این موضوع حتی در بیانیه انتخاباتی حزب دموکرات هم آمد. حزب دموکرات آمریکا دو هفته پیش سیاستهای خود را در قالب سندی ۸۰ صفحهای منتشر کرد. بخشی از این سند به موضوع ایران اختصاص یافته است.
در بخش مرتبط با ایران با اشاره به مسئله برجام آمده است:«ما معتقدیم برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) بهترین روش برای قطع تمامی مسیرهای حرکت ایران به سمت سلاح هستهای، به نحو قابل راستیآزمایی است. خروج یکجانبه آمریکا از برجام ما را از متحدانمان جدا و راه را برای از سرگیری حرکت ایران به سمت قابلیت ساخت سلاح هستهای باز کرد. به همین دلیل است که بازگشت به پایبندی دوجانبه به این توافق تا این حد اضطراری است».
مشاور ارشد او هم همین دو روز پیش در یک موضوع گیری سیاسی و انتخاباتی مدعی شد که اگر برنده انتخابات شویم مسئله پرونده هستهای ایران را میبندیم.
جیک سالیوان، مشاور ارشد و رهبر تیم سیاست خارجی جو بایدن گفت: ایالات متحده باید به توافق هسته ای با ایران بازگردد تا بتواند به حل اختلافات بین ایران و همسایگانش کمک کند.
او تاکید کرد: فکر نمیکنم اوایل سال بعد هیچ چیز مغایر با یافتن راهی برای پیشبرد دیپلماسی هستهای وجود داشته باشد که در چارچوب آن به دنبال یافتن زمینهای برای مذاکره پیرامون توافق هستهای بعدی با ایران باشیم.
جالب آنکه او هم از سناریویی سخن گفته که بر اساس آن سال ۲۰۲۱، واشنگتن به کاهش تحریم های تهران می پردازد و در عوض ایران نیز به برخی از تعهداتش بازمیگردد.
آنتونی بلینکن، دیگر مشاور ارشد بایدن صریحاً متعهد شده است که در صورت تمایل ایران، آمریکا مجدداً به توافقنامه ۲۰۱۵ برگردد.
اما سوال جدی و تعیین کننده اینست که این وعدهها تا چه حد واقعی هستند و ترامپ و بایدن چقدر توان اجرا یا اساسا قصد انجام آنها را دارند.
بایدن با پنبه سر میبرد
منطقا احتمال و امکان بسیار بیشتری دارد که جو بایدن بخواهد و تلاش کند که به برجام باز گردد. او میراث دار دولت باراک اوباماست که از بانیان برجام بود و نامزد رسمی حزب دموکرات که بر این موضوع در سیاست انتخاباتیاش تاکید کرده است.
اما وعده بایدن به همین سادگی و روراستی هم نیست. اساسا تحلیلگران معتقدند فرق زیادی بین راهبرد بایدن و فراتر از آن دموکراتها و سیاستی که ترامپ در نهایت در مورد برجام به دنبال آن بوده وجود ندارد.
فرقش ایناست که او میخواهد با پنبه سر ببرد و ترامپ قلدری را پیشه کرده و سیاست فشار حداکثری را برگزیده.
«تونی بلینکن»، قائممقام سابق وزارت خارجه آمریکا که از او به عنوان یکی از چهرههای پشتپرده مذاکرات هستهای با ایران یاد میشود گفته «جو بایدن»، نامزد بالقوه حزب دموکرات در صورت پیروزی در انتخابات به دنبال رسیدن به «توافقی قویتر» از برجام با ایران خواهد بود.
او تاکید کرده است: در صورتی که بایدن در انتخابات به پیروزی برسد تحریمها را تا زمان رسیدن به «توافقی قویتر» و «طولانیمدتتر» حفظ خواهد کرد.
حتی در بیانیه حزب دموکرات هم تصریح شده که «توافق هستهای همیشه قرار بوده آغاز دیپلماسی ما با ایران باشد نه پایان آن. دموکراتها از تلاشهای جامع دیپلماتیک برای محدود کردن برنامه هستهای ایران و پرداختن به سایر فعالیتهای تهدیدکننده این کشور اعم از ستیزهجویی منطقهای، موشکهای بالیستیک و سرکوبگری داخلی حمایت میکنند».
بنابراین وعده بازگشت به برجام بایدن عملا یک مانور انتخاباتی و تبلیغاتی است و به عمل رساندن آن اتفاقی نیست که به سادگی و در کوتاه مدت امکان داشته باشد و در حال حاضر فقط یک ترفند جلب آرا تا ۱۰۰ روز آینده باید تلقی شود.
از سوی دیگر حتی اگر بایدن پس از رسیدن به قدرت به دنبال اجرای این وعده باشد هم باز با موانع جدی روبروست زیرا برخی از تحریمها و محدودیتها علیه ایران در دوره ترامپ به مصوبه کنگره بدل شده و رئیس جمهور امکان لغو یا دور زدن آنها را ندارد.
از آنجا که سنا نیز کماکان در تسلط جمهوریخواهان است تغییر این مصوبات هم اگر ناممکن نباشد بسیار سخت و نیازمند دادن امتیازهای سیاسی از سوی دموکراتهاست که بعید به نظر میرسد.
حتی در دولت اوباما و زمان اجرای برجام هم دموکرات ها نتوانستند این کار را انجام دهند برای همین هم برجام در کنگره به تصویب و تایید نرسید و با استفاده از اختیارات اجرایی رئیس جمهور وقت اوباما اجرا شد. اتفاقی که به ترامپ هم این امکان را داد تا خیلی راحت زیر این توافق بزند.
از انیرو احتمالا بایدن هم به تاکتیک های خرید زمان و معطل نگه داشتن ایران روی آورد و مسئله توافق را بلاتکلیف نگه دارد.
ناصر هادیان، استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران در گفتوگویی با «اکو ایران» میگوید احتمالا بایدن برای این امر یک بازه زمانی ۱۸ ماهه یا دو ساله تعیین خواهند کرد و بعد از آن دوباره خواستار مذاکره ایران خواهد شد.
احتمالا شرط دولت بایدن هم ابتدا بازگشت ایران به تعهدات کامل است بی آنکه تحریمی برداشته شود و سپس مذاکرهای فرسایشی. مذاکرهای به قول تونی بلیکمن مشاور بایدن برای توافق «قویتر»، «طولانی مدت»، «توسعه توافق به حوزههای موشکی و منطقهای و حقوق بشر».
چهار دلیل بی اعتمادی به ترامپ
وعدههای ترامپ در مورد توافق سریع با ایران اما به شدت نامطمئنتر و باور ناپذیرتر است و کاملا مشخص است که برای انتخابات اکتبر بر زبان رانده میشود. او قطعنا در صورت پیروزی در دو دوم به سراغ توافق با ایران به معنای یک قرارداد مرضی الطرفین نخواهد رفت و پس از انتخابات سیاست فشار حداکثری را ادامه خواهد داد.
او از سال ۲۰۱۷ به این سو به دنبال گرفتن یک عکس یادگاری با رهبری یا رئیس جمهور ایران بوده تا در انتخابات ۱۰۰ روز دیگر استفاده کند. به گفته جان بولتون در کتاب جدیدش، ترامپ حتی به ملاقات و گرفتن عکس با ظریف در حاشیه اجلاس گروه ۷ در فرانسه هم راضی بود. او نوشته ترماپ واقعا میخواست این کار را انجام دهد.
برخی کارشناسان معتقدند به همین دلیل امکان توافق با ترامپ پیش از انتخابات وجود دارد موضوعی که گروه شاهینها یعنی بولتن و هوک و پمپئو از آن هراس داشتند، اما مسئله اینست که چنین توافقی یک بله گفتن و موافقم بر زبان راندن در یک نشست نیست. چنین مذاکرهای ذاتا چندین ماه و حتی ساز زمان نیاز دارد و با توجه به تضاد کامل نگاه طرف آمریکایی با یک توافق برد-برد عملا در شرایط موجود ممکن نیست.
سید حسین موسویان دیپلمات سابق و عضو اسبق تیم مذاکره کننده هستهای ایران در یادداشتی در نشریه رسپانسیبل استیت کرفت آمریکا به بررسی ریشههای بی اعتمادی ایران به ترامپ پرداخته و نوشته است: سیاستمداران ایران بیاعتمادی شگرفی همراه با ناامیدی زیادی نسبت به سیاستهای آمریکا دارند.
وی با بیان اینکه پاسخ حسن نیت ایران در اجرای برجام جامعترین تحریمها بعد از انقلاب توسط آرمیکا بوده اظهار داشت: سیاست های اعمالی دولت ترامپ موجب پیدایش یک نگرش دربین سیاستمداران ایران شده است. نتیجهگیری سیاستمداران ایران به خاطر چهار عنصر کلیدی سیاستهای ترامپ است.
اول اینکه نمیشود به آمریکا اعتماد کرد چون آمریکا هیچ شرم و حیایی برای زیر پا گذاشتن توافقات دوجانبه و بینالمللی ندارد، دوم دکترین خروج از معاهدات بین المللی دولت ترامپ، سوم نقش تعیین کننده اسرائیل در سیاست خاورمیانهای ترامپ و چهارم ضعف عملکرد قدرتهای جهانی به ویژه اروپا در مقابل تحریمهای فرامرزی آمریکا و تلطیف روابط دو کشور منوط به تغییر در این چهار گزاره در سیاست آمریکاست. امری که بعید به نظر میرسد.
ایرانیها هم به همین واقعیت نگاه میکنند و پاسخ مثبتی نمیدهند. تهران از همین روست که میگوید برایش فرقی نمیکند چه کسی در کاخ سفید باشد. هر که هست باید گام عملی بردارد، با شعار و وعده چیزی عئوض نخواهد شد.
نظر شما